یکی از مهمترین مباحث برای حضور و فعالیت در حوزه بازارهای مالی مانند فارکس و ارزهای دیجیتال، درک مفهوم مدیریت ریسک و اجرای صحیح آن است. وقتی میگوییم که ما در بازار مالی فعالیت داریم، یعنی قبول کردهایم که ممکن است ضررهایی را تجربه کنیم. اما کنترل ریسک به معنی این که ما ضرر نکنیم نیست! بلکه به این معنی است که یاد بگیریم چگونه ضررهای احتمالی را بشناسیم و آنها را تا حد امکان کنترل یا حذف کنیم. برای شناخت بهتر مدیریت ریسک و فرآیندها و روشهای آن، تا پایان مقاله با پیپسیلون همراه باشید.
مدیریت ریسک (Risk Management) چیست؟
مدیریت ریسک شامل شناسایی، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش ریسکهای احتمالی در سرمایهگذاری میشود. به طور ساده، این فرآیند نظارت و مقابله با ریسکهای مالی مرتبط با سرمایهگذاری است.
مدیریت ریسک اساسا زمانی انجام میشود که یک سرمایهگذار یا مدیر مالی، خطرات احتمالی مالی خود را تجزیه و تحلیل میکند و همچنین تلاش میکند تا احتمال وقوع این ضررها در یک سرمایهگذاری را تحت نظر داشته باشد تا بتواند در مقابل آنها اقدامات مناسبی انجام دهد.
هدف اصلی Risk Management، کاهش مخاطرات و بهینهسازی فرصتها است تا هر فرد یا شرکت بتواند بهترین تصمیمات را برای سرمایهگذاریها و دارایی خود اتخاذ کند.
فرآیند مدیریت ریسک
سه مرحله مهم در فرآیند مدیریت ریسک، شناسایی ریسک، تجزیه و تحلیل و ارزیابی آن، و کاهش و نظارت بر ریسک هستند. در ادامه این سه مورد را بررسی میکنیم.
شناسایی خطرات
شناسایی ریسک، فرآیند شناسایی و ارزیابی تهدیدات یک شرکت یا سرمایهگذار، عملیات و نیروی کار آن است. به عنوان مثال، شناسایی ریسک ممکن است شامل ارزیابی تهدیدات امنیتی فناوری اطلاعات مانند بدافزار و باج افزار، بلایای طبیعی و سایر رویدادهای بالقوه مضر باشد که میتواند یک عملیات تجاری را مختل کند.
تجزیه و تحلیل و ارزیابی ریسک
تحلیل ریسک شامل تعیین احتمال وقوع یک رویداد ریسک و نتیجه بالقوه هر رویداد است. ارزیابی ریسک، میزان ریسکها را با هم مقایسه کرده و آنها را بر اساس اهمیت و پیامد، رتبهبندی میکند.
کاهش ریسک و نظارت
کاهش ریسک به فرآیند برنامهریزی و توسعه روشها و گزینههایی برای کاهش تهدیدات اهداف پروژه اشاره دارد. یک تیم پروژه ممکن است استراتژیهای کاهش ریسک را برای شناسایی، نظارت و ارزیابی ریسکها و پیامدهای ذاتی تکمیل یک پروژه خاص، مانند ایجاد محصول جدید، اجرا کند و یا آن را در سطح کلان بررسی نماید.
مدیریت ریسک یک فرآیند بدون توقف است که در طول زمان باید بهبود داده شود و تغییر کند. تکرار و نظارت مستمر فرآیندها میتواند به تضمین حداکثر پوشش خطرات شناخته شده و ناشناخته کمک کند.
تکنیکهای مدیریت ریسک
در ادامه ۵ تکنیک در مواجه و مدیریت ریسک آن را مطرح میکنیم.
اجتناب از ریسک
اجتناب، روشی برای حذف ریسک با عدم مشارکت در فعالیتهایی است که ممکن است بر سازمان تاثیر منفی بگذارد. به عنوان مثال یک شرکت تصمیم میگیرد تا در یک پروژه، سرمایهگذاری نکند تا به هیچ شکل با ضرر مواجه نشود.
کاهش ریسک
این روش مدیریت ریسک، به جای حذف کامل آن، تلاش میکند تا زیان را به حداقل برساند. یعنی در حالی که ریسک را میپذیرد، بر روی مهار ضرر و جلوگیری از گسترش آن تمرکز میکند. نمونهای از این روش در بحث سلامت، مراقبتهای پیشگیرانه است.
اشتراک ریسک
زمانی که ریسکها به اشتراک گذاشته میشود، احتمال ضرر از فرد به گروه منتقل میشود. یک شرکت نمونه خوبی از اشتراک ریسک است. مثلا تعدادی از سرمایهگذاران، در کنار هم جمع میشوند و شرکتی را تاسیس میکنند تا هر یک از آنها تنها بخشی از ریسک شکست شرکت را متحمل شوند.
انتقال ریسک
یک روش دیگر، انتقال یک ریسک به شخص ثالث به صورت قراردادی است، مانند بیمه برای پوشش خسارت یا آسیب احتمالی دارایی.
پذیرش و حفظ ریسک
پس از اجرای تمامی اقدامات مانند اشتراکگذاری ریسک، انتقال ریسک و کاهش ریسک، مقداری ریسک باقی خواهد ماند زیرا حذف همه ریسکها (به جز از طریق اجتناب از ریسک) عملا غیر ممکن است. این ریسک، ریسک باقیمانده نامیده میشود.
انواع خطرات مالی و ریسک
در حالت کلی میتوان گفت که دو دسته اصلی برای انواع خطرها وجود دارد که دسته اول خطرات سیستماتیک هستند و دسته دوم، خطرات غیر سیستماتیک.
خطرات سیستماتیک
معمولا به ریسک سیستماتیک به عنوان ریسکی اشاره میشود که نمیتوان از آن دوری کرد. به همین دلیل در مباحث مدیریت ریسک، این دسته را ریسک غیرقابلاجتناب نیز مینامند. این نوع ریسک خارج از اختیار و کنترل سرمایهگذار قرار دارد و به عوامل خارجی و رویدادهای جانبی مرتبط است.
عوامل سیاسی و اقتصادی عموما بازار را تحت تاثیر خود قرار میدهند و این موضوع به انتخابهای یک معاملهگر برای سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری ارتباطی ندارد. به عبارت دیگر، اختیار و کنترل بر این نوع ریسک، دست تریدرها خارج است.
این دسته از خطرها خود شامل چند زیرمجموعه است:
ریسک بازار
ریسک بازار ناشی از ذهنیت تعداد زیادی از سرمایهگذاران است، یعنی تمایل سرمایهگذاران به دنبال کردن جهت بازار. از این رو، ریسک بازار، تمایل قیمت اوراق بهادار به حرکت در کنار هم است. اگر بازار رو به کاهش باشد، حتی قیمت سهام شرکتهای با عملکرد خوب نیز کاهش مییابد. ریسک بازار تقریبا دو سوم کل ریسک سیستماتیک را تشکیل میدهد. بنابراین گاهی ریسک سیستماتیک را ریسک بازار نیز مینامند.
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ بهره به دلیل تغییر در نرخهای بهره بازار به وجود میآید. مثلا در بازار سهام، این ریسک در درجه اول بر اوراق بهادار با درآمد ثابت تأثیر میگذارد زیرا قیمت اوراق قرضه با نرخ بهره بازار رابطه معکوس دارد. در واقع، ریسک نرخ بهره شامل دو جزء متضاد است: ریسک قیمت و ریسک سرمایهگذاری مجدد که هر دوی این ریسکها در جهت مخالف نرخ بهره عمل میکنند.
ریسک قدرت خرید (یا ریسک تورم)
ریسک قدرت خرید ناشی از تورم است. تورم، افزایش مداوم و پایدار در سطح عمومی قیمت است. تورم قدرت خرید پول را از بین میبرد، یعنی همان مقدار پول میتواند کالاها و خدمات کمتری را به دلیل افزایش قیمتها دریافت کند. بنابراین، اگر درآمد سرمایهگذار در زمان افزایش تورم افزایش پیدا نکند، در واقع سرمایهگذار درآمد واقعی کمتری به دست آورده است.
ریسک نرخ ارز
در اقتصاد جهانی، بیشتر شرکتها با ارزهای خارجی در ارتباط هستند. ریسک نرخ ارز عبارت است از عدم قطعیت مرتبط با تغییرات در ارزش ارزهای خارجی. بنابراین، این نوع ریسک تنها بر اوراق بهادار شرکتهای دارای معاملات ارزی مانند شرکتهای صادراتی، شرکتهای چند ملیتی یا شرکتهایی که از مواد اولیه یا محصولات وارداتی استفاده میکنند، تأثیر میگذارد.
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری ریسکی است که کسب و کارها با اعطای اعتبار به مشتریان متحمل میشوند. این عبارت همچنین میتواند به ریسک اعتباری خود شرکت در ارتباط با تامینکنندگان آن اشاره کند. یک کسب و کار زمانی که تامین مالی خرید را برای مشتریان خود فراهم میکند، ریسک مالی کرده است، به دلیل این احتمال که مشتری ممکن است پرداخت و تسویه حساب خود را انجام ندهد.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی شامل میزان نقدشوندگی دارایی و نقدینگی تامین عملیاتی است. نقدشوندگی دارایی به این موضوع اشاره دارد که یک شرکت با چه سرعت و چه میزان از راحتی میتواند داراییهای خود را به وجه نقد تبدیل کند، خصوصا اگر به شکل ناگهانی نیاز به جریان نقدی اضافی و بزرگ داشته باشد. نقدینگی تامین عملیاتی به جریان نقدی روزانه یک مجموعه یا فرد اشاره دارد.
ریسک عملیاتی
ریسکهای عملیاتی به مجموعهای از خطرات مختلف اشاره دارند که ممکن است از فعالیتهای عادی یک شرکت ناشی شوند. دسته ریسک عملیاتی شامل دعاوی حقوقی، مشکلات نیروی انسانی، ریسک مدل تجاری و غیره میشود. ریسک مدل تجاری به ریسکی اشاره دارد که ممکن است مدلهای بازاری و برنامههای رشد یک شرکت صحیح نباشند و مشکلاتی ایجاد کنند.
ریسک سیستماتیک
این دسته از ریسک که دقیقا در مقابل ریسک غیر سیستماتیک قرار میگیرد، به مواردی گفته میشود که کاملا در حیطه مدیریت یک معاملهگر یا شرکت قرار دارد. این دسته معمولا برای همه افراد یا شرکتها اتفاق نمیافتد و فقط برخی افراد را درگیر میکند. همچنین میتوان گفت که این مدل ریسک از عوامل داخلی یک مجموعه نشات میگیرد و عوامل خارجی تاثیری روی آن ندارند.
با توجه به توضیحات ارائه شده میتوان گفت که ریسک سیستماتیک با داشتن علم مدیریت ریسک، به حداقل میزان ممکن و یا حتی صفر کاهش مییابد.
مدیریت ریسک در فارکس چیست؟
مدیریت ریسک در فارکس، شامل اقدامات فردی است که به معاملهگران اجازه میدهد تا معاملات خود را در مقابل جنبههای منفی آن محافظت کنند. ریسک بیشتر به معنای شانس بیشتر برای کسب سود قابل توجه است، اما در عین حال احتمال ضرر را نیز افزایش میدهد. بنابراین، توانایی مدیریت سطوح ریسک برای به حداقل رساندن ضرر و در عین حال به حداکثر رساندن سود، یک مهارت کلیدی برای هر معاملهگر است.
حال باید پرسید چگونه یک معاملهگر این کار را انجام میدهد؟ مدیریت ریسک میتواند شامل تعیین حجم صحیح یک پوزیشن یا معامله، تعیین دقیق حد ضرر و کنترل احساسات هنگام ورود و خروج از معاملهها باشد. اگر این اقدامات به خوبی اجرا شود، تریدر میتواند تفاوت بین تجارت سودآور و ضررده را به خوبی درک کند. در ادامه برخی از مهمترین فاکتورهای مدیریت ریسک در فارکس مطرح شده است.
میزان میل به ریسک کردن
برای مدیریت صحیح ریسک فارکس، تعیین میل و رغبت خود برای ریسک مهم است. معاملهگران باید از خود بپرسند: چقدر حاضرم در یک معامله ضرر کنم؟ این امر به ویژه برای جفت ارزهایی با ثبات کمتر، مانند برخی ارزهای بازارهای نوظهور، بسیار مهم است. همچنین، نقدینگی در معاملات فارکس عاملی است که بر مدیریت ریسک و میل به ریسک معاملهگر تاثیر میگذارد، زیرا جفت ارزهایی با نقدینگی کمتر میتوانند ورود و خروج شما به معاملات در قیمتهای مد نظر شما را دشوارتر کنند.
پس چقدر باید ریسک کنید؟ یک قانون شناختهشده در فارکس میگوید که بهتر است در هر معامله فقط بین ۱ تا ۳ درصد از موجودی حساب خود را ریسک کنید. بنابراین، برای مثال، اگر یک حساب ۱۰۰۰ دلاری دارید، میزان ریسک شما باید ۱۰ تا ۳۰ دلار باشد.
اندازه معامله (Position Size)
انتخاب اندازه مناسب برای یک معامله یا همان حجم پوزیشن بر اساس واحد لات (Lot)، مهم است، زیرا اندازه مناسب هم از حساب شما محافظت میکند و هم فرصتها را به حداکثر میرساند. برای انتخاب اندازه پوزیشن خود، باید محل حد ضرر یا همان استاپ لاس (Stop Loss) خود را تعیین کنید، درصد ریسک خود را نیز تعیین کنید و در نهایت بر اساس هزینه هر پیپ تغییرات در آن جفت ارز، مقدار لات مناسب خود را انتخاب نمایید.
استاپ لاس یا حد ضرر (Stop Loss)
استفاده از دستورات مربوط به حد ضرر (یا توقف ضرر) که برای بستن معامله در زمان رسیدن به قیمت مشخصی قرار میگیرند، مفهوم کلیدی دیگری برای درک مدیریت ریسک موثر در معاملات فارکس است. دانستن نقطهای که در آن میخواهید از یک موقعیت خارج شوید به این معنی است که میتوانید از ضررهای بالقوه قابل توجه جلوگیری کنید. اما این نقطه کجاست؟ به طور کلی، هر نقطهای که ایده اولیه معاملاتی شما را باطل کند، میتواند نقطه حد ضرر شما باشد.
معاملهگران باید از حد ضرر و همچنین حد سود یا تیک پرافیت (Take Profit) برای اعمال نسبت سود به ضرر ۱:۱ یا بالاتر استفاده کنند. نسبت یک به یک در معامله به این معنی است که شما در معرض ضرر ۱ دلار در مقابل سود ۱ دلار هستید. برای هر معامله، حتما یک استاپ لاس و یک تیک پرافیت قرار دهید. همچنین اطمینان حاصل کنید که حد سود تعیین شده، حداقل به اندازه حد ضرر شما از قیمت فعلی بازار فاصله دارد.
اهرم (Leverage)
اهرم در فارکس به معاملهگران این امکان را میدهد که بیش از آنچه که حساب معاملاتی آنها اجازه میدهد، معامله داشته باشند. یعنی مثلا در یک حساب معاملاتی با موجودی ۱۰۰۰ دلار و لوریج ۱:۱۰۰، شما میتوانید تا ۱،۰۰۰،۰۰۰ دلار معامله باز کنید. پس پتانسیل بالاتری برای سود، اما همچنین ریسک بالاتری برای ضرر خواهید داشت. بنابراین، اهرم باید با دقت مدیریت شود. توصیه میشود در ابتدای ورود به حوزه مالی فارکس، اهرم کمتری در حسابهای معاملاتی خود داشته باشید و خصوصا از لوریج بالای ۱:۲۰۰ استفاده نکنید.
کنترل احساسات
این مسئله بسیار مهم است که بتوانید احساسات خود را هنگام فعالیت در هر بازار مالی مدیریت کنید. اجازه دادن به هیجان، حرص و طمع، ترس، یا بی حوصلگی بر تصمیمات شما ممکن است شما را در معرض خطرات غیرقابل قبولی قرار دهد. به همین جهت، داشتن یک مجله یا گزارش از معاملات فارکس میتواند به شما کمک کند تا استراتژیهای خود را بر اساس دادههای قبلی و نه بر اساس احساسات خود اصلاح کنید. همچنین قبل از ورود به این بازار مطمئن شوید به شکل خوبی با احساسات خود و رفتار بعد از نمود آن احساسات آشنا هستید. این آشنایی میتواند با کار بر روی یک حساب دمو (در زمان شروع فعالیت) و انجام تستهای روانشناختی حاصل شود.
مدیریت ریسک در بورس
احتمالا بسیاری از افراد به دنبال راهی سریع برای ثروتآفرینی در بازارهای مالی هستند و به همین دلیل بدون برنامهریزی و داشتن استراتژیهای مناسب وارد آن میشوند. این مسئله نه تنها منجر به موفقیت نمیشود بلکه ممکن است معاملهگر سرمایه خود را نیز از دست بدهد. به همین دلیل اهمیت مدیریت ریسک در بازار بورس و بازارهای مالی برای افرادی که به این بازار علاقهمند هستند، بیش از پیش مشهود میشود.
در مدیریت ریسک در بورس، تنوع در سبد سرمایهگذاری میتواند به تحقق اهداف کمک کند و میزان ریسک را کاهش دهد. پس برای جلوگیری از ضرر در بازار بورس، تنوع در سبد سهام را فراموش نکنید.
سخن پایانی
ریسک بخش مهمی از هر دنیای مالی مانند فارکس است. این کلمه اغلب احساسات منفی در افراد ایجاد میکند، زیرا احتمال از دست دادن سرمایه و سرمایهگذاری را یادآور میشود. اما ریسک همیشه بد نیست، زیرا سرمایهگذاریهایی که ریسک بیشتری دارند، اغلب بیشترین پاداش را به همراه خواهند داشت. دانستن ریسکها، نحوه شناسایی آنها و بهکارگیری تکنیکهای مناسب مدیریت ریسک میتواند به کاهش ضرر و زیان کمک کند و در عین حال معاملهگر یا سرمایهگذار از مزایای آن نیز بهرهمند میشود.